واسه اینکه پسر داییم عادت ناخن جویدنشو بذاره کنار انگشتاشو زدم توی روغن کرچک الان انگشتشو از تو دهنش دراورده کرده تو کونش که اسهالش بند بیاد ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه حسی بم میگه، در کنار سقراط و بقراط، یکی به اسم حبهی مقراطم توی تاریخ بوده ولی نتونسته از چنگ گرگ فرار کنه و تاریخ فراموشش کرده ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ میگن "کسی که خوابه رو میشه بیدار کرد ولی کسی که خودشو به خواب زده رو نمیشه" من دیشب پسر خاله ام خودشو زده بود به خواب خودکار و کردم تو کونش مث برق پرید یعنی میگم قدیمیا چرت و پرت زیاد میگفتن ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه چرخ گوشتی داریم از ما هم شاکی تره جوری حین چرخ کردن عربده میزنه که انگار اون رفته گوشت کیلویی ۷۵ هزار تومن خریده :| ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بابابزرگم داشت میمرد بالا سرش وایساده بودیم یهو گفت: صد ملیوووون... یهو تموم کرد! دو تا مشت زدم تو صورتش زنده شد گفت صد ملیون بدهی دارم! خودم خفش کردم روحش شاد :))) ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یکی مثل بروسلی بچه مومن، بچه هیئتی. یکی هم مثل این جکی چان لاشی و مفسد ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ درسته اون چیزی که مادرم میخواست نشدم ولی در عوض اون چیزی شدم که بابام ازش میترسید ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ حالا اگه اسمم نازنين بود ، شاملو تو شعرش ميگفت "روزگار عجيبي ست ممد" :| ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دفترچه خاطرات دوران راهنماییم رو میخوندم، یه جا نوشته بودم: هر روز که در راه میبینمش به چشماش خیره میشوم، گمان میبرم این چشمهارو تا آخر عمرم فراموش نخواهم کرد. الان یادم نمیاد برای کی اصن نوشته بودم اینو :| ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بابابزرگ ما هم این وسط هی میچُسه و میگه راست میگن چه بوی بدی میاد 😑 در باب بوی بد تهران ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ امروز ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻼﺳﻤﻮﻥ ﺑﺮﯾﻢ ﻭﯾﻼﯼ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺷﻤﺎﻝ ﯾﻬﻮ ﻭﺳﻂ ﺭﺍﻩ ﯾﺎﺩﻡ ﺍﻭﻣﺪ ﻣﺎ ﺍﺻﻦ ﻭﯾﻼ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ. ﻣﻨﻮ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻥ ، ﻧﻮﺷﺎﺑﻪ ﺑﺨﺮﻡ ﻓﻘﻂ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﺍﻻﻥ ﮐﺠﺎﻥ . ﻫﺮﮐﯽ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﻪ ﺍﻃﻼﻉ ﺑﺪﻩ ﻧﻮﺷﺎﺑﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﮔﺮﻡ ﻣﯿﺸﻪ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یهدختر بود خیلی زرنگ بود هروقت بهش زنگ میزدم میشناخت، یه بار زنگ زدم صدا گربه درآوردم باز شناخت گفتم چه جوری شناختی؟ گفت احمق شمارتو دارم خب ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه سری موقع امتحان تقلبام تو کاپشن جا نمیشد چادر سر کردم، مراقب اومد گفتی چرا چادر پوشیدی؟ گفتم حجاب یه انتخاب شخصیه، مگه من از شما میپرسم چرا مانتو میپوشی؟ گفت آخه تو پسری؟ گفتم چون پسرم حق ندارم پوششم رو خودم انتخاب کنم؟ تا کی نگاه خاک بر سرانه ؟ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ رفتم کلاس دفاع شخصی مربیه گفت برای شکست حریف باید روحیشو تضعیف کنی. منم اولِ مبارزه به یارو گفتم "باکسنت پارس" که با صحنه های خوبی مواجه نشدم ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بعد از چند ماه باشگاه رفتن یه روز بابام منو کشید کنار و گفت پسرم این پاکت سیگارو بگیر بکش ولی دیگه باشگاه نرو، هیکلت که با روز اول فرقی نکرده،فقط یادگرفتی روزی ۱۵تا تخم مرغ آبپز بخوری دیگه نمیشه باهات تو یک اتاق و زیر یک سقف زندگی کرد پس بین بدنسازی و خانواده ات یکی رو انتخاب کن ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خیلی دوست داشتم بتونم یه روز پیانو بزنم و عشقم کنارم بشینه کنارم نگاهم کنه، ولی همیشه با ته قابلمه بندری زدم و شوهر عمم ریز رقصیده :( ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ استخاره کردم برای امتحانا اومد سَمع اللهُ لمَن هَمه 10 :| ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ میگن 75% جمعیت ایران هوش ریاضیشون ناقصه، خدا رو شکر من تو 45% بقیه قرار دارم ... ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ میدونستید اگه همزمان عطسه کنی و بگوزی بدنت اسکرین شات میگیره ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یه دوس دختر داشتم اسمش ساغر بود برا ردگم کنی سیو کردم sqr گوشیم دست بابام بود دختره قلب فرستاد بابام دید با ناامیدی گفت یه اصغر برات قلب میفرسته؟! هرچی گفتم بابا ساغره بخدا من فقط یه دخترباز پست لاشی ام میگفت: نه دروغ میگی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بیا بنویسیم روی دست روی پا روی درز مانتو رو کفشا بانو مهستی در حال تقلب سر جلسه امتحان ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ **♥** دلاتون شاد و لباتون خندون *ghalb_sorati*
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت خنگولستانی های عزیز *chakeram_nokaram* *chakeram_nokaram* امروز میخوایم براتون طرز و تهیه ی غذای سیزوپ رو توضیح بدم مواد لازم برای تهیه ی این غذا سیب زمینی چهار عدد متوسط پیاز یه عدد خیلی بزرگ یه عدد خیلی کوچیک سه عدد سوسیس گوشکوب برقی یا چرخ گوشت نمک به مقدار نصفه نمک پاش ادویه ی زرد رنگه خوش بو که متاسفانه اسم دقیقش رو حضور ذهن ندارم *modir* *modir* خب حالا میخوام براتون نحوه تهیه ی این غذای به یاد ماندنی رو توضیح بدم *neveshtan* *neveshtan* ابتدا قابلمه ایی بر میداریم و تا کله اش پر از آب میکنیم سپس سیب زمینی ها را میشوییم و به درون قابلمه مینهانیم و شعله را تا آخر زیاد میکنیم بعد از بیست دقیقه الی نیم ساعت به سراغ سیب زمینی ها میرویم و سیب زمینی های آب پز شده رو پوست میکنیم و داخل یه تشت میندازیم پیاز ها رو هم لایه ی روییش رو میگیریم و اونم میندازیم توی تشت و سوسیس ها رو هم لخت میکنیم میندازیم توی تشت *fekr* *fekr* گوشکوب برقی یا چرخ گوشت رو روشن میکنید همه ی مواردی که داخله تشت هست رو چرخ میکنید و این میشه مواد اولیه ی غذای سیزوپ و به شکل زیر در میاد بعد از مخلوط کردن و چرخ کردن و کوبیده شدن *mahi* *mahi* خب حالا به اتفاق همدیگه بقیه مراحل رو ادامه میدیم بعد از اماده شدن مایه ی سیزوپ مایتابه رو گرم میکنیم مقداری روغن میریزیم داخلش و میزاریم گرم بشه روغن و بعد با کف گیر مقداری از مایه ی سیزوپ رو میریزیم تو مایتابه و سعی میکنیم سرخش کنیم *malos* *malos* به این شکل خب بخاطر وقت کمی که داریم و محدودیت زمانیه به وجود اومده هم زمان با سرخ شدن مایه ی سیزوپ از پیشینه ی این غذا براتون صحبت میکنم همین طور که در ابتدای برنامه گفتم اسم این غذا سیزوپه و در گذشته به عنوان غذای سگ ازش استفاده میشده و سگ ها بعد از مصرف این غذا به شکل افقی در آمده و جان به جان افرین تقدیم میکنن از موارد دیگه ی مصرف این غذا خورده شدن توسط عارفان و مرتاض ها بوده که در هنگام تهیه و پخت غذا ابتدا به شکل فجیع اشک ریخته و زاری میکنن به علت وجود پیاز *gerye* *gerye* و در میانه ی پخت و پز بوی مجید (سوسیس ) سر تا سره خونه رو فرا میگیره :khak: :khak: و در انتها مثله سیب زمینی میچسبه به ماهیتابه و بعد از مصرف عارف دچار اختلال در سیستم تنفسی و گوارش و سکته مغزی میشه *abnabat* *abnabat* که این امر باعث نزدیک شدن عارف به خداوند میشود به قدری که عارف خود را در وصال با معبود خود میابد و در بیشتر موارد این وصال ممکن میشود و در مواردی بسیار خفیف عارف و شیخ به حیات خود ادامه میدهد و نکته ی خیلی مهم که باید یادآوری بشه اینه که بعد از استفاده و طبخ این غذا ماهیتابه دیگه قابل استفاده نیست و باید پرتش کنید بره *talab* *talab* امیدوارم که از برنامه ی آشپزیه این قسمت لذت برده باشید شما رو به خوردن این غذای مقوی دعوت میکنم *lover* *lover* خب ، مثله اینکه وقت برنامه به اتمام رسیده شما را به خاک میسپارم *fereshte* *fereshte*
توکل بر خدایت کن کفایت میکند حتما اگر خالص شوی با او صدایت میکند حتما اگر بیهوده رنجیدی از این دنیای بی رحمی به درگاهش قناعت کن عنایت میکند حتما دلت درمانده میمیرد اگر غافل شوی از او به هر وقتی صدایش کن حمایت میکند حتما خطا گر میروی گاهی به خلوت توبه کن با او گناهت ساده میبخشد رهایت میکند حتما به لطفش شک نکن گاهی اگر دنیا حقیرت کرد تو رسم بندگی آموز حمایت میکند حتما اگر غمگین اگر شادی خدایی را پرستش کن که هر دم بهترینها را عطایت میکند حتما
زندگی میگذرد ، تو به آرامی کنارش بگذر شده لنگان لنگان ، یا که آرام آرام بکناری بنشین و نگاهی بنداز که چه تند میگذرد همه هستند مشغول گر زمین خورده کسی زیر پا له گشته بهتر است برگردیم بی خیاله دور اطرافو همه شلوغیاش همه عادت دارند بزنند حرف به پشت سره هم حال چه سازی زندگی بر میلش یا که از برای خود زندگی را سازی زندگی را خود ساز بر خودت سخت مگیر نون ماست هم میکند سیر هنوز میشود پشت موتور ، از وجوده گرمای پدر لذت برد گاه پیاده باشی مزه اش دلچسب است ریزه سنگ های جاده ؛ نوک کفشی خواهند تا برقص در آیند بی پولی بد دردیست ، همه چی هم پول نیست ، بوسه ی مادرها گرمیه دست پدر خنده های ته دل دست و پای سالم رفیقانی مشتی گاهی وقتا کافیس تا که بی پول باشی ، تا تو هم دریابی همه چی هم پول نیست زندگی بیهودس با چونین رسمی که ؛ همه دارند از پیش زندگی معنی اش خندیدن در سختیس که اگر هر سختی به تو گیرش افتاد تو فقط میخندی زندگی یعنی که تو همی میخندی به همه بدبختیت زندگی معنی اش خندیدن در سختیس شیخ المریض عمو حسین پیرزاد :shock: اولش متنی همینا رو گفتم بعد دیدم شعره نو شد :shock:
ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﻣﯿﺎﻥ ﻫﻖ ﻫﻖ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﯾﻬﻮ ﻫﺎﯾﭙﺮ ﺍﺳﺘﺎﺭ ﺑﻬﺖ ﺍﺱ ﺑﺪﻩ : ﻫﻮﯾﺞ ﮐﯿﻠﻮﯾﯽ ۱۵۰۰
ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯿﺪﻡ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺷﻤﻮ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﺑﺨﻮﺭﻡ ... ﺗﺎﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﺑﺎﺷﻤﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺨﻮﺭﻡ :| ﻋﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎ ﺷﺪ ... ﺻﺐ ﮐﻦ ... ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯿﺪﻡ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﺑﺨﻮﺭﻡ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻓﺴﻮسی ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺨﻮﺭﻡ ... ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺑﺎﺯﻡ ﻧﺸﺪ :| ﺧﻼﺻﻪ ﺑﺪﻭﻧﯿﺪ ﯾﻪ ﺗﺮﺟﯿﺤﯽ ﻣﯿﺪﻡ ﺩﯾﮕﻪ ... ﺑﻬﻢ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻨﯾﺪ... تو شادیا جبران میکنم *ey_khoda* یعنی داداش اصن تو هوجی نگو
مورد داشتیم دختره پست گذاشته توله سگ من کیه ... ؟ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﺴﺮﺍﯾﻪ ﺍﺩﻟﯿﺴﺘﺶ ﺯﯾﺮﻩ ﭘﺴﺘﺶ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﻫﺎﭖ ﻫﺎﭖ ﮐﺮﺩﻥ . . . ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﺭﻭﯾﻪ ﺣﺴﺎﺑﻢ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺗﻮﻟﻪ ﺳﮓ ﻫﺎ ﻧﯿﺲ . . . ﺑﺎ ﺍﻭﻥ بدبختیه ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭘﺴﺘﺶ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻣﻦ ﭘﺎﮐﻮﺗﺎﻡ... ﻣﻦ ﭘﺎﮐﻮﺗﺎﻡ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﻣﻨﻮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻦ دو تا بی ام وه با هم ازدواج می کنن اگه گفتی بچشون چی میشه؟ . . . . "پراید" چون ازدواج فامیلی بوده بچه اسکل از اب درمیاد به منشی شرکتمون میگم برو تو پروگرام فایل میگه کامپیوترو روشن کنم؟ گفتم نه, چند تا سوراخ پشت کیس گذاشتن از اونجا سعی کن به حول و قوه الهی وارد بشی دلم گرفته... خیلی دوست دارم الآن آلمان پیش خانوادم باشم. . . . . ولی حیف که اونا هم اینجان! بهش گفتم میخوای بری ... ؟ بــــرو ...... ولی بدون که بی تو ﻣﻴﻤﻴـــــــﺮﻡ !! . . ﺭﻓﺖ...... . . . . ﻭﻟﻲ من ﻫﻨﻮﺯ ﻫﺴﺘـــﻢ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺘﺘﻮﻥ ﺧﻴﻠﻲ ﭼﺎﻛﺮﻳﻢ ... ﻣﺧﻠﺺ ﻫﻤﮕﻲ... !! دیروز رفتم سوپرمارکت به صاحبش گفتم سلام خسته نباشید نوشابه دارید؟ - آره - پپسیه؟ - آره سیاهه؟ - آره خنکه؟ - آره - پس بی زحمت یه دوغ بدید هیچی دیگه دقیقا 5 کیلومتر دنبالم کرد آخرشم نتونست بگیره! مردم اعصاب ندارن ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ ﺑﺲ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﯿﻮﻣﺪﻩ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﻋﻤﻮﻣﯿﺶ ﺿﻌﯿﻔﻪ ! ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺁﺵ ﻧﺬﺭﯼ ﭘﺨﺶ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﺍﻭﻣﺪ ﺁﯾﻔﻮﻧﻤﻮﻧﻮ ﺯﺩ , ﮔﻔﺘﻢ ﮐﯿﻪ؟ ﮔﻔﺖ ﺁﺷﻪ ! ﺑﯿﭽﺎﺭه ﺁﯾﻔﻮﻥ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﮐﺮﺩ دختره ﺩﺍﺷﺖ ﺩﻭﻍ ﻭ ﻗﻬﻮﻩ ﺭﻭ ﻣﺨﻠﻮﻁ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﺑﺎﺯﯾﺎ ﭼﯿﻪ؟ ﮔﻔﺖ ﺩﻭﻍ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﻗﻬﻮﻩ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﻣﺨﻠﻮﻃﺶ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﺁﺩﻣﻮ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﻪ؟ ﻻﯾﮏ ﻧﮑﺮﺩﯼ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻓﻘﻂ ﻭﺍﺳﺶ ﺩﻋﺎ ﮐﻨﯿﺪ ... ﺩﻋﺎﺍﺍﺍﺍ ﻣﻠﺖ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﻣﯿﺎﺩ " ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ،ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ، ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ ﺑﺮﺍﺕ " ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺑﺮﺍ ﻣﻦ ﺍﺱ ﻣﯿﺎﺩ " ﺍﮔﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺘﻦ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﻧﻔﺮﺳﺘﯽ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﻪ ﻃﺮﺯ ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﮐﯽ ﯾﻪ ﺑﻼ ﺳﺮﺕ ﻣﯿﺎﺩ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺍﻻﻥ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﮐﺮﺩﻩ ﻧﺼﻒ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﻧﯿﺴﺖ " ﺍﯾﻨﻢ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ امروز یه اهنگ شاد قدیمی دانلود کردم با کلی ذوق رفتم پیش مامانم واسش گذاشتم میگم من خیلی ازش خوشم اومده ببین یادت میاد اهنگه رو 2 ثانیه از اهنگو گوش داده میگه ما اونموقع از این اهنگای ضایع گوش نمیدادیم که... . . . ینی همون لحظه اهنگو حذف کردما ! یذره ذوق ندارن که ادمو ترور شخصیتی میکنن. ﺧﺪﺍﯾﺎ ﯼ ﻟﻄﻔﯽ ﺩﺭ ﺣﻖ ﻣﻦ ﺑﮑﻦ ﺩه ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﺮﮔﻢ به ﻣﻦ یه ﺧﺒﺮی ﺑﺪﻩ!! ﻣﻦ ﮔﻮﺷﯿﻤﻮ ﻓﺮﻣﺖ ﮐﻨﻢ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻭﺍﺳﻢ ﺧﺘﻢ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﻥ هیچ٬ ﺗﺎﺯﻩ آتیشمم ﻣﯿﺰﻧﻦ خواهر و بردارم که از من کوچیکترن دارن تو خونه میزنن تو سر و کلهی هم... بابام به مامانم میگه :اینارو ببین عینه تام و جری از صبح تا شب فقط دنبال همن! مامانم هم با دست منو نشون میده میگه :اینم عینهو اون سگه که تام و جری ازش حساب میبرن نشسته بودم یه هو مامانم از آشپزخونه اومد، بی مقدمه شروع کرد درباره فلفل صحبت کردن که: میدونستی فلفل لاغر میکنه و ضد سرطانه و. . . آخرش معلوم شد فلفل از دستش در رفته، ریخته تو (شاممون)!! ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﺗﺎﺭﯾﮏ ، ﺩﯾﺪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺑﺮﻭﺵ ﻣﯿﺎﺩ، ﻣﺮﺩﻭﻧﮕﯿﺶ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺵ ﻧﺮﻓﺖ ﻭ ﺳﺮﺷﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ . . . . ﻭ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﻔﺖ ﭘﺨﺨﺨﺨﺦ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺳﻪ ﻣﺘﺮ ﺭﻓﺖ ﺭﻭ ﻫﻮﺍ ﺑﻌﺪﺵ ﺩﺭ ﺟﺎ ﺳﮑﺘﻪ ﮐﺮﺩ !! ﻭﺍﻻ ﺑﺨﺪﺍ ﺍﺻﻦ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺗﺎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﭘﺮﺳﻪ ﺑﺰﻧﻪ اگر میخواهید لاغر شوید اگر میخواهید خوش اندام شوید . . . به ما ربطی نداره والا مگه ما میخواهیم لاغر شیم به شما میگم مردم پر توقع شدنا
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم